اقتباس:
المشاركة الأصلية كتبت بواسطة m i n o
بعد بم گفت که اون تورو دوست داره
و قصدازدواج باتو رو نداره
قصدش دوستي درحد دوستي
بعد گفت هر چي که بشه من پشتيبانتم
اون باشه نباشه من پشتيبانتم
بعد گفت تو خيلي دوستش داري نميتوني دست ازش بکشي
گفتمش اره
گفت من کاري ميکنم که به هم برسيد
گفت ولي بايد اول باهاش دوست بشم
تا حرف بکشم ازش
بهش گفتم اون حرف نميزنه
گفت ميدونم ولي بايد يه جورايي بهش نزديک بشم تا بهم بگه |
بلا بلا بلا بلا بلا ،، بلااا بلا